جواب تفصیلی: 

اولاً: خیلی از مسائل ریز احکام و اخلاق و بعضی مسائل اصول در قرآن بیان نشده است. مثل رکعات نماز، جزئیات زکوة. و لذا امام صادق ـ علیه السّلام ـ در جواب سئوال فوق الذکر فرمود: «به کسانی که چنین اعتراضی دارند، بگویید همان‌گونه که نماز در قرآن آمده ولی سه یا چهار (رکعت) بودن آن مشخص نشده و رسول خدا(صلی الله علیه وآله) آن را برای مردم تفسیر و بیان نموده‌اند». دربارة ائمه اطهار ـ علیهم السّلام ـ هم داریم «اطیعوا الله و اطیعو الرسول و اولی الامر منکم»[1] از خدا و رسول و اولی الامر اطاعت کنید، پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ  فرمود: «مراد ائمه می‌باشد»[2]. گذشته از این اگر اسم حضرت علی ـ علیه السّلام ـ و ائمه اطهار ـ علیهم السّلام ـ  صریح در قرآن می‌آمد، باعث می‌شد، دشمنان و بدخواهان دست به تحریف قرآن بزنند. ثانیاً در قرآن آیات متعددی اشاره به حضرت علی ـ علیه السّلام ـ و ائمه اطهار ـ علیهم السّلام ـ دارند مانند: آیة تبلیغ[3]، اکمال[4]، هود[5]، اولی الأمر[6]، آیة ولایت[7]، مباهله[8]، ولی به خاطر مصالحی از تصریح نام اهلبیت ـ علیهم السّلام ـ در قرآن خودداری شده است. در این زمینه حکمت‌هایی ذکر شده که به برخی از آنها اشاره می‌شود: 1ـ دفع شر بدخواهان و منافقان نسبت به کیان اسلام وصیانت قرآن از حذف و تحریف نام[9] ائمه اطهار ـ علیهم السّلام ـ چنانکه بعضی از نویسندگان کلمه «خلیفتی» را از کلام پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ  که نسبت به حضرت علی ـ علیه السّلام ـ فرمود، در کتاب خود حذف نموده است.[10] 2ـ و شاید عدم ذکر نامه ائمه اطهار ـ علیهم السّلام ـ برای ابتلأ و آزمایش مؤمنان است، تا صدق ایمانشان در آن امور عظیم آشکار گردد. 

ثالثاً: در کلمات پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ  به عنوان تفسیر قرآن کاملاً اسامی ائمه بیان شده است که این روایات هم در منابع اهل سنت و هم در منابع شیعه گردآوری شده‌اند، که ما به بعضی از آنها که در منابع اهل سنت آمده است اشاره می‌کنیم، با این تذکر که این روایات از نظر اجمال و تفصیل با هم تفاوت‌های دارند، که ما آنها را به سه دسته تقسیم می‌کنیم: 

دسته اول: احادیثی که به طور اجمال به امامت و رهبری ائمه اطهار (علیهم السلام)‌ و جانشینی بعد از پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ  تصریح می‌کنند و آن را در اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ  منحصر می‌نمایند، مانند حدیث ثقلین[11] و مانند حدیث سفینه[12] و حدیث صحیحه کساء. در پایان این مجموعه فقط به نکاتی که از حدیث ثقلین می‌توان استفاده نمود، اشاره می‌کنیم: 1ـ قرآن و اهلبیت همیشه با هم و از یکدیگر جدا ناپذیرند. 2ـ اطاعت از اهل بیت هم‌چون قرآن بدون هیچ قیدی، واجب می‌باشد. 3ـ اهلبیت معصومند. 4ـ این دو همیشه با هم هستند و در طول ادوار تاریخ باید امامی وجود داشته باشد. 5ـ جدایی و پیشی گرفتن بر اهلبیت مایه گمراهی است.[13] 

دسته دوم: روایاتی که تعداد امامان را به «دوازده نفر» منحصر می‌کنند. 1ـ از جابربن سمره نقل شده است که پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ  فرمود: «او یکون بعدی اثنا عشرا امیراً کلهم من قریش»[14]  بعد از من برای امت اسلام دوازده امیر و خلیفه خواهند بود که همگی آنها از قریش می‌باشند. 2ـ در جای دیگر فرمود «اثنا عشر کعدد نقباء بنی اسرائیل»[15] فرمود: دوازده نفر به تعداد پیشوایان بنی اسرائیل.